گفتوگو با علی نجفی مدیرعامل شرکت چاپ و بستهبندی پیشرو اورامان
بهینهسازی متواتر خط تولید یکی از کارهایی است که هر چاپخانهای برای موفقیت خود مجبور به تبعیت از آن است. میدانیم که راهاندازی و توسعهی چاپخانه عمدتاً هزینهی گزافی را تحمیل میکند و در این راه هر انتخاب اشتباهی میتواند بهمنزلهی آخرین انتخاب محسوب شود و کسبوکاری را به ورشکستگی بکشاند. دراینبین وضعیت کنونی صنعت و اقتصاد ما نیز مزید بر علت شده و انتخاب را سخت و سختتر کرده است.
طبیعتاً در چنین اوضاعی همه به دنبال انتخاب بهترین هستند و خریدی مطمئن را جستجو میکنند. در کنار سایر تحقیقات و مطالعات و مشاورهها، بیشک یکی از راههای مطمئن برای انتخاب اصلح، اعتماد به تجربهی حرفهایها است. در صعود از قله، مطمئنترین راه پا جای پای راه بلدان گذاشتن است.
وارثی خلف
از زمانی که خودشناس شدم و از روزی که به یاد دارم، در چاپخانه بودهام. چاپ حرفهی پدری من بود و من با آن بزرگ شدم، به هنرستان چاپ رفتم و پسازآن دانشگاه چاپ را نیز آزمودم. آنچه در دانشگاه تدریس میشد فاصله زیادی از فعالیت واقعی ما در حوزه چاپ داشت و این بود که بیش از دو ترم تحصیلی در آن دوام نیاوردم و بهتر دیدم که زمان و تلاشم را بیش از خواندن تئوری به کار عملی اختصاص دهم. پدر من یکی از پیشکسوتان باتجربه صنف چاپ است که واقعاً بیشتر از هر دانشگاهی به من آموخت.
انصراف من از دانشگاه به سال ۱۳۷۴ رخ داد و بعدازآن دفتر تبلیغاتی تأسیس کردم و در حوزه سفارشگیری چاپهای مختلف فعالیت داشتم. این روند تا سال ۸۲ ادامه داشت و تنها سالهایی بود که من دوری مستقیم از چاپ را تاب آوردم. بوی مرکب، نوای دستگاه چاپ و لمس کاغذ تمام خاطرات کودکی مرا تشکیل میداد و لذتی را به من مستولی میکرد که در نهایت باعث شد من با علم بر اینکه کاری دشواری را انتخاب کردهام، به چاپخانهداری روی بیاورم. سال ۸۲ من سهم شرکای پدر از چاپخانه را خریداری کرده و یک دهه در مکتب ایشان مریدی کردم. سال ۱۳۹۲ پدر تصمیم به بازنشستگی گرفت و تشخیص داد که میتواند نام نیک خود را به پسرش واگذار کند.
پیشرو اورامان
پدر در آغاز کار چاپخانهداری خود در سالهای ۵۳ تا ۵۶ با مجموعه فروغ دانش شراکت داشتند. سال ۵۶ با شرکای دیگری چاپخانه اورامان را تأسیس کردند و پس از مدت کوتاهی جابهجا شدند و چاپ اورامان به شکل جدیتری کار خود را دنبال گرفت. پسازآن چاپخانه ما (۴۲ سال پیش) در مرکز شهر و خیابان اورامان سهروردی بازگشایی شد. ما اولین ساختمان اصولی را برای کار چاپخانه (در خیابان حقوقی محلهی پیچ شمیران) ساختیم؛ ساختمانی در شش طبقه که سهطبقه آن زیرزمین بود. یادم هست که آسانسور به کاررفته در آنجا توانی برابر با ۱۰ تن داشت و تجهیزات بهروز دیگری در این ساختمان بهکاررفته بود که آن را به مکانی کاملاً مناسب برای کار چاپخانه تبدیل کرده بود اما بااینحال بعد از مدتی تفکر توسعهطلبانه ما را بر آن داشت تا به مکانی وسیعتر در خیابان اتحاد نقلمکان کنیم.

چاپخانه اورامان حدود یک دهه در خیابان اتحاد فعالیت داشت و با تغییر نیازها بود که به سمت شهرک صنعتی تهران رهسپار شد تا مقتضیات کار خود را مطابق با نیاز روز رعایت کند. ما به مکانی نیاز داشتیم که دستکم توان انبار سه تا چهار هزار پالت مقوا را داشته باشد و از همین رو در مکان فعلی مستقر شدیم.
من بهعنوان مدیرعامل مجموعه پیشرو اورامان هنوز هم نیاز به توسعه را احساس میکنم، ما برای گام بعدی زمینی به وسعت ۲۰ هزار مترمربع خریداری کردیم تا ساختمانی اختصاصی و مجهز برای چاپخانه بسازیم اما این تصمیم با مشکلات اخیر و بیثباتی بازار مصادف شد و کمی برنامههای ما را تغییر داده و کارها را به زمانی دیگر موکول کرد.
ناوگان پیشرو
دستگاههایی که من از پدر تحویل گرفتم یک دو ورقی دو رنگ با لترپرس و جعبه چسبان بود که اکنون به قریب ۵۰ ورق ماشینآلات رسیده است. اکنون دستگاههای مورداستفاده ما همگی در سایز چهار و نیم ورقی هستند (دستگاه چاپ uv، طلاکوب، دایکات و غیره) ما علاقهمند بودیم که این سایز را افزایش دهیم که باز با توجه به شرایط اقتصادی روز تصمیم گرفتیم انگیزه خود را تا زمان مناسب حفظ کنیم.
کار تخصصی مجموعه ما تولید جعبه است و هیچ کار و سفارش دیگری را قبول نمیکنیم. تیراژهای کار ما نسبتاً بالا است، خوشنامی سالها تلاش تعهد و اطمینانی دوجانبه را رقمزده و باعث شده پیشرو اورامان نیازی به بازاریابی حس نکند و همواره مشتریان خود را داشته باشد. ما مفتخریم که در لیست مشتریان خود اسامی را میبینیم که پیشینه کار ما با آنها به بیش از چهار دهه میرسد.
دستگاه چاپ ما یک هایدلبرگ چهار و نیم ورقی مدل ۲۰۰۸ است که نسبت به دستگاههای معمول صنف ماشین کارآمد و قابلقبولی محسوب میشود. دایکات ما مدل ۲۰۱۸ SBL است که آن را اخیراً از شرکت بازرگانی صفر تا صد خریداری کردهایم، این دستگاه مدرن برای ما بهمثابه نقطه عطفی در کار مطرح شد و تغییرات شگرف و مثبتی را در کیفیت و میزان تولید ما داد.
یک خرید خوب
مجموعه ما پیش از خرید دستگاه دایکات SBL از لترپرس استفاده میکرد؛ ما بسیاری از مواقع مجبور بودیم کارها را برای خوراندن به دستگاه نصف کنیم که این روی کاهش سرعت تولید ما تأثیر بسزایی داشت. ما به علت تیراژ بالای کارها یک دستگاه دایکات مدل ۲۰۰۸ هم داشتیم اما باز در برخی موارد با مشکل روبرو بودیم و این دستگاه جدید بود که با قدرت و کارایی خود روند تولیدمان را ارتقا داد و همه چیز را سادهتر کرد.
من از دیرباز با مجموعه صفر تا صد آشنا بودم و واقعاً میگویم که تاکنون هیچ دستگاه و هیچ تغییراتی به این راحتی برای من و مجموعه پیشرو اورامان اتفاق نیفتاده بود. این دستگاه بهراحتی انتخاب و سفارشدهی شد، بهسادگی منتقل و راهاندازی شد، بدون هیچ مشکلی به کار گرفته شد و بیهیچ نگرانی و درست بر اساس توافقات قبلی مسائل خرید و بازپرداخت آن صورت گرفت. تنها دریغ باقیمانده برای من در مورد خرید این دستگاه آن است که چرا از همان ابتدا محافظهکاری کردم و خرید دستگاه دوم را به تعویق انداختم. شرایط بازار بیثبات کمی ما را به هراس انداخته و از دوچندان شدن شیرینی معاملهی ما جلوگیری کرد.
تحول بازار باعث تغییر قیمتها شده و بر تیراژ کارها تأثیر مشهودی گذاشته است اما با دگرگونی و بازگشت رونق حتماً خرید ما تکرار خواهد شد. این دستگاه بهخوبی جوابگوی نیاز ما بوده و با تمام توان و نهایت سرعت در حال کار است. دوستان فعال در حوزه کاری ما میدانند که نهایت سرعت لترپرس به ساعتی دو هزار برش (در سایز ۵۰ در ۷۰) میرسد و این در حالی است که دستگاه دایکات نوین ما بهراحتی توان شش هزار برش در ساعت را با سایزی دو برابر دارا است. این بدان معناست که دستگاه مذکور توانی شش برابری را به مجموعه ما بخشیده و بهرهوری کار ما را بسیار بالابرده است.
دیدگاه کلی من این است که دستگاههای مجموعه باید حتماً با تمام توان و نهایت سرعت کار کنند و این دید را در سایر بخشها لحاظ میکنم. دستگاه چاپ ما هرگز به سرعتی زیر ۱۲ هزار تیراژ نمیرسد، دستگاه جعبه چسبان ما نیز بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار سفارش را در روز آماده میکنند و حالا دایکات جدید ما نیز با نهایت سرعت خود رکورد مجموعه ما را ارتقا داده است.

درج دیدگاه